درباره ما |
کد سؤال: ۱۰۳۸۵ | احکام فقهی »متفرقه | تعداد بازدید: ۱۳۵۸ |
مقدمه: مساجد در اسلام از جايگاه والايي برخوردارند و رسول اکرم صلي الله عليه و آله نيز دستورات فراواني درباره مسجدها صادر کردهاند که نشان دهندهي احترام و اهميت فوق العادهي اين مکان عبادي در نزد ايشان است. به عنوان نمونه آن حضرت ميفرمايند: اطفال و ديوانگان (که نظم و احترام مسجد را به هم ميزنند) به مسجد راه ندهيد. در مسجد صدايتان را بلند نکنيد، خريد و فروش و جدال نکنيد و... . ر ك: النوري الطبرسي، ميرزا حسين، مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۳۸۱، تحقيق : مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ۱۸ جلدي، چاپ اول، بيروت، مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ۱۴۰۸ هـ، باب كراهة البيع والشراء في المسجد، وتمكين الصبيان والمجانين منه، وانفاذ الاحكام، وإقامة الحدود ورفع الصوت فيه ، واللغو والخوض في الباطل، ح۳۸۳۵ / ۱ . القزويني، أبو عبدالله محمد بن يزيد، سنن ابن ماجة، ج ۱، ص ۲۴۷، ح۷۵۰، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، کتاب المساجد و الجماعة، بَاب ما يكْرَهُ في الْمَسَاجِدِ. در اين ميان، مسجد نبوي نه تنها از تمامي مساجد بالاتر است؛ بلکه به عقيدهي مسلمانان مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله بعد از مسجد الحرام از نظر شرافت در رتبهي دوم قرار دارد و حتي بنا بر نظر بعضي، از مسجد الحرام نيز افضل است و مسجد الحرام در رتبهي دوم قرار دارد؛ چنانچه جزيري شافعي در کتاب الفقه علي المذاهب الأربعة به اين مطلب اشاره مي کند. ر ک: الجزيري، عبد الرحمن بن محمد عوض (المتوفى: ۱۳۶۰هـ)، الفقه على المذاهب الأربعة، ج ۱، ص ۲۶۴، دار الكتب العلمية، بيروت - لبنان، الطبعة الثانية، ۱۴۲۴ هـ - ۲۰۰۳ م. متن عبارت: المالكية قالوا: أفضل المساجد المسجد النبوي، ثم المسجد الحرام، ثم المسجد الأقصى وبعد ذلك المساجد كلها سواء. نعم الصلاة في المسجد القريب أفضل لحق الجوار. از طرفي مشغول شدن به لهو و لعب، از صفاتي است که در قرآن و روايات اسلامي مورد انتقاد قرار گرفته است. تا جايي که خداوند متعال رويگرداني از کارهاي لغو را يکي از صفات مؤمنين شمرده است؛ چنان چه در قرآن کريم مي فرمايد: وَالَّذينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ. سورهي مؤمنون، آيهي۳ اين در حالي است که در برخي از كتابهاي شش گانه اهل سنت كه نزد آنان از اعتبار بسيار زيادي برخوردارند رواياتي را نقل مي كند که به يقين با شأن وجود مقدس رسول مهرباني سازگاري ندارد و موجب توهين به آن وجود پاك ميشود. در ضمن رواياتي تصريح شده است که نعوذ بالله رسول خدا صلي الله عليه و آله به اتفاق همسرش در مجالس رقص و آواز حاضر مي شد. بخاري و مسلم در صحيح خود چنين مي نويسند: حدثني أبو الطَّاهِرِ أخبرنا بن وَهْبٍ أخبرني يونُسُ عن بن شِهَابٍ عن عُرْوَةَ بن الزُّبَيرِ قال قالت عَائِشَةُ والله لقد رأيت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يقُومُ على بَابِ حُجْرَتِي وَالْحَبَشَةُ يلْعَبُونَ بِحِرَابِهِمْ في مَسْجِدِ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يسْتُرُنِي بِرِدَائِهِ لِكَي أَنْظُرَ إلى لَعِبِهِمْ ثُمَّ يقُومُ من أَجْلِي حتى أَكُونَ أنا التي أَنْصَرِفُ فَاقْدِرُوا قَدْرَ الْجَارِيةِ الْحَدِيثَةِ السِّنِّ حَرِيصَةً على اللَّهْوِ . عايشه ميگويد: رسول خدا صلي الله عليه و آله را ديدم در حالي که درب اتاق من ايستاده بود و اهل حبشه در مسجد رسول خدا صلي الله عليه و آله با ابزار جنگي خود (دشنه) ميرقصيدند، پيامبر صلي الله عليه و آله مرا با عبايش پوشاند تا رقص آنان را تماشا کنم و به خاطر من آن قدر ايستاد تا اينکه من بازگشتم (از تماشاي آنان سير شدم)، پس حال دخترکان کم سن و سالي را که به لهو و لعب اشتياق دارد، رعايت کنيد. مسلم بن حجاج نيشابوري، صحيح مسلم، ج ۲، ص ۶۰۹، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، کتاب صلاة العيدين، بَاب الرُّخْصَةِ في اللَّعِبِ الذي لَا مَعْصِيةَ فيه في أَيامِ الْعِيدِ محمد بن اسماعيل البخاري، صحيح البخاري، ج ۱، ص ۱۷۳، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، کتاب الصلاة، ابواب المساجد، بَاب أَصْحَابِ الْحِرَابِ في الْمَسْجِدِ .
جسارت به ساحت مقدس رسول خدا صلي الله عليه و آله بدين جا ختم نشده و در جايي ديگر از صحيح بخاري و صحيح مسلم آمده است که ابوبکر از وضعيت زنان خواننده به صدا در آمده ولي پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نعوذ بالله اعتنايي نمي کرده است و آنان در خانه رسول خدا صلي الله عليه و آله در برابر ايشان به ساز و آواز مي پرداختند، چنانچه مي نويسند: حدثنا أَحْمَدُ قال حدثنا بن وَهْبٍ قال أخبرنا عَمْرٌو أَنَّ مُحَمَّدَ بن عبد الرحمن الْأَسَدِي حدثه عن عُرْوَةَ عن عَائِشَةَ قالت دخل عَلَي رسول اللَّهِ صلي الله عليه و آله وَعِنْدِي جَارِيتَانِ تُغَنِّيانِ بِغِنَاءِ بُعَاثَ فَاضْطَجَعَ على الْفِرَاشِ وَحَوَّلَ وَجْهَهُ وَدَخَلَ أبو بَكْرٍ فَانْتَهَرَنِي وقال مِزْمَارَةُ الشَّيطَانِ عِنْدَ النبي صلي الله عليه و آله فَأَقْبَلَ عليه رسول اللَّهِ عليه السَّلَام فقال دَعْهُمَا فلما غَفَلَ غَمَزْتُهُمَا فَخَرَجَتَا وكان يوم عِيدٍ يلْعَبُ السُّودَانُ بِالدَّرَقِ وَالْحِرَابِ فَإِمَّا سَأَلْتُ النبي صلي الله عليه و آله وَإِمَّا قال تَشْتَهِينَ تَنْظُرِينَ فقلت نعم فَأَقَامَنِي وَرَاءَهُ خَدِّي على خَدِّهِ وهو يقول دُونَكُمْ يا بَنِي أَرْفِدَةَ حتى إذا مَلِلْتُ قال حَسْبُكِ قلت نعم قال فَاذْهَبِي . عايشه ميگويد: پيامبر صلي الله عليه و آله بر من وارد شد، دو کنيز نزد من اشعاري را که در روز جنگ بعاث با غنا خوانده ميشد به صورت غنا برايم ميخواندند، رسول خدا صلي الله عليه و آله را ديدم در جاي خود دراز کشيد و صورتش را برگرداند، ابوبکر وارد شد و به من نهيب زد و گفت: نزد پيامبر موسيقي شيطاني مينوازيد، رسول خدا صلي الله عليه و آله رو به ابوبکر کرد و فرمود: رهايشان کن؛ زماني که ابوبکر لحظهاي غافل شد (حواسش پرت شد)، آن دو کنيز را نيشگون گرفتم آنان نيز از اتاق خارج شدند. روز عيدي بود، سودانيها با سپر و ابزار آهني جنگي خود (همانند دشنه) ميرقصيدند، از پيامبر صلي الله عليه و آله درخواست کردم مرا به تماشاي آنان ببرد و يا اينکه پيامبر صلي الله عليه و آله به من فرمود دوست داري آنها را تماشا کني؟ گفتم: آري، پس ايشان مرا بر پشت خود گذاشت در حالي که گونهام بر گونهي او بود و ميگفت: اي بني ارفده ادامه دهيد و آن حضرت همينطور ادامه داد تا اينکه من خسته شدم، ايشان فرمود: کافي است، گفتم بله، فرمود: پس برو. مسلم بن حجاج نيشابوري، صحيح مسلم، ج۲، ص۶۰۹، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، کتاب صلاة العيدين، بَاب الرُّخْصَةِ في اللَّعِبِ الذي لَا مَعْصِيةَ فيه في أَيامِ الْعِيدِ، ح۸۹۲. محمد بن اسماعيل البخاري، صحيح البخاري، ج۱، ص۳۲۳، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، کتاب العيدين، بَاب الْحِرَابِ وَالدَّرَقِ يوم الْعِيدِ، ح۹۰۷، و ج۳، ص۱۰۶۴، کتاب الجهاد و السير، بَاب الدَّرَقِ، ح۲۷۵۰.
ترمذي يکي ديگر از نويسندگان کتابهاي شش گانه اهل تسنن، پا را فراتر گذاشته و اهانت را به اوج خود ميرساند و روايت ميکند که آن حضرت به همراه همسرش به تماشاي رقص زن رقاصهاي رفت: حدثنا الْحَسَنُ بن صَبَّاحٍ الْبَزَّارُ حدثنا زَيدُ بن حُبَابٍ عن خَارِجَةَ بن عبد اللَّهِ بن سُلَيمَانَ بن زَيدِ بن ثَابِتٍ أخبرنا يزِيدُ بن رُومَانَ عن عُرْوَةَ عن عَائِشَةَ قالت كان رسول اللَّهِ صلي الله عليه وآله جَالِسًا فَسَمِعْنَا لَغَطًا وَصَوْتَ صِبْيانٍ فَقَامَ رسول اللَّهِ صلي الله عليه و آله فإذا حَبَشِيةٌ تَزْفِنُ وَالصِّبْيانُ حَوْلَهَا فقال يا عَائِشَةُ تَعَالَي فَانْظُرِي فَجِئْتُ فَوَضَعْتُ لَحْيي على مَنْكِبِ رسول اللَّهِ صلي الله عليه و آله فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إِلَيهَا ما بين الْمَنْكِبِ إلى رَأْسِهِ فقال لي أَمَا شَبِعْتِ أَمَا شَبِعْتِ قالت فَجَعَلْتُ أَقُولُ لَا لِأَنْظُرَ مَنْزِلَتِي عِنْدَهُ إِذْ طَلَعَ عُمَرُ قال فَارْفَضَّ الناس عنها قالت فقال رسول اللَّهِ صلي الله عليه وآله إني لَأَنْظُرُ إلى شَياطِينِ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ قد فَرُّوا من عُمَرَ قالت فَرَجَعْتُ. عايشه ميگويد: رسول خدا صلي الله عليه و آله نشسته بود ناگهان همهمه و صداي بچه ها را شنيديم، پيامبر صلي الله عليه و آله برخاست، ديد زن حبشيهاي ميرقصد و بچه ها اطراف او را گرفته اند، آن حضرت فرمود: اي عايشه بيا نگاه کن، من آمدم و چانه ام را بر شانه ي پيامبر صلي الله عليه و آله گذاشتم و از حد فاصل بين شانه و سر پيامبر صلي الله عليه و آله نگاه به آن زن رقاصه ميکردم، رسول خدا صلي الله عليه و آله به من فرمود: آيا (از تماشاي رقص) سير شدي؟ آيا سير شدي؟ و من ميگفتم نه تا ببينم جايگاهم نزد آن حضرت چقدر است (چقدر به خاطر من صبر ميکند)، ناگهان عمر آمد، مردم از اطراف آن زن پراکنده شدند، عايشه ميگويد: پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: شيطانهاي انس و جن را ميبينم که از عمر فرار ميکنند، عايشه ميگويد: من نيز برگشتم. محمد بن عيسى ابو عيسى الترمذي السلمي، سنن الترمذي، ج۵، ص۶۲۱، ح۳۶۹۱، تحقيق : أحمد محمد شاكر وآخرون، کتاب المناقب عن رسول الله صلي الله عليه و سلم ، بَاب في مَنَاقِبِ عُمَرَ بن الْخَطَّابِ.
نکتهي حايز اهميتي که بايد مد نظر گرفت، اين است که در جايي ديگر از صحيح مسلم روايتي به همين مضمون آمده است که حبشي ها در مسجد مشغول رقاصي بودند چنان چه مسلم مي نويسد: حدثنا زُهَيرُ بن حَرْبٍ حدثنا جَرِيرٌ عن هِشَامٍ عن أبيه عن عَائِشَةَ قالت جاء حَبَشٌ يزْفِنُونَ في يوْمِ عِيدٍ في الْمَسْجِدِ فَدَعَانِي النبي صلى الله عليه وسلم فَوَضَعْتُ رَأْسِي على مَنْكِبِهِ فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إلى لَعِبِهِمْ حتى كنت أنا التي أَنْصَرِفُ عن النَّظَرِ إِلَيهِمْ . عايشه مي گويد که حبشي ها به مسجد آمدند و در آنجا به رقص مي پرداختند. پيامبر صلي الله عليه و آله مرا صدا زد و سرم را روي شانهي آن حضرت قرار دادم و به تماشاي رقص آنان پرداختم تا جائي که از تماشاي آنان منصرف شدم. النيسابوري القشيري، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاى۲۶۱هـ)، صحيح مسلم، ج ۲ ص ۶۰۹ ، ح۸۹۲ ، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
نووي از شارحين صحيح مسلم، در ذيل اين حديث، کلمه يزفنون را چنين ترجمه مي کند: قولها جاء حبش يزفنون في يوم عيد في المسجد هو بفتح الياء واسكان الزاي وكسر الفاء ومعناه يرقصون. کلام عايشه که گفته حبشي ها روز عيد در مسجد مشغول رقاصي بودند.... معناي يزفنون، رقاصي است. النووي الشافعي، محيي الدين أبو زكريا يحيى بن شرف بن مر بن جمعة بن حزام (متوفاى۶۷۶ هـ)، شرح النووي علي صحيح مسلم، ج۶، ص۱۸۶، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، الطبعة الثانية، ۱۳۹۲ هـ.
۱ـ آيا ممکن است برترين پيامبر الهي اجازه دهد جلسهي رقص در مسجدش برگزار گردد و حتي همسر جوانش را به دوش گرفته و با هم براي تماشاي رقص به مسجد بروند؟! ۲ـ آيا برگزاري مجلس رقص در مسجد آن هم مسجد نبوي، با تقدس اين مکان سازگاري دارد؟! ۳ـ آيا ميتوان گفت پيامبر صلي الله عليه و آله در منزل خود جلسه ساز و آواز شيطاني برگزار ميكند و زشتي اين مساله را ابوبكر بيش از ايشان درك مي كند و ايشان بي تفاوت است؟ ۴ـ آيا ممکن است برترين پيامبر الهي به تماشاي زن رقاصه بنشيند و عمل شيطاني انجام دهد؟! ولي عمر نه تنها اين عمل شيطاني را انجام نميدهد؛ بلکه شيطانهاي جن و انس از او فرار ميکنند اما از پيامبر خاتم صلي الله عليه و آله فرار نميکنند؟! ۵ـ چگونه خداوند ابوبكر را عمر را پيامبر قرار نداد و حضرت محمد صلي الله عليه و آله را پيامبر نمود؟! با اينكه طبق اين روايات آن دو بيش از پيامبر صلي الله عليه و آله به مسائل ديني پايبندند. با اين اوصاف آيا عدالت خداوند زير سؤال نمي رود؟ ۶ـ آيا نسبت دادن چنين چيزي به رسول خدا صلي الله عليه و آله مخالفت کردن با قرآن نيست و پيامبر صلي الله عليه و آله را در برابر قرآن قرار نميدهد؟! ]مَا لَكُمْ كَيفَ تَحْكُمُونَ[. (قلم/۳۶)
*موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) |