درباره ما

آیا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بر خلافت ابوبکر و عمر بشارت داده است ؟
کد سؤال: ۱۰۳۷۱خلفا »ابوبکر »نقد ادله خلافت ( ابوبکر و ... ) از دیدگاه اهل سنت
خلفا »عمر »نقد ادله خلافت عمر
تعداد بازدید: ۱۴۶۱
آیا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بر خلافت ابوبکر و عمر بشارت داده است ؟

توضيح سؤال :

آيا پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم بر خلافت ابوبكر و عمر بشارت داده است ؟

في تفسير القمي علي بن إبراهيم قبحه الله في سبب نزول قوله تعالي (يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ) (التحريم:۱) " أن رسول الله صلي الله عليه وآله كان في بعض بيوت نسائه وكانت مارية القبطية تكون معه تخدمه وكان ذات يوم في بيت حفصة فذهبت حفصة في حاجة لها فتناول رسول الله مارية ، فعلمت حفصة بذلك فغضبت وأقبلت علي رسول الله صلي الله عليه وآله وقالت يا رسول الله هذا في يومي وفي داري وعلي فراشي فاستحيا رسول الله منها ، فقال كفي فقد حرمت مارية علي نفسي ولا أطأها بعد هذا أبداً وأنا أفضي إليك سراً فان أنت أخبرت به فعليك لعنة الله والملائكة والناس أجمعين فقالت نعم ما هو ؟ فقال إن أبا بكر يلي الخلافة بعدي ثم من بعده أبوك ...الخ " تفسير القمي

اين آيات به اين جهت نازل شد كه رسول خدا(ص) در خانه همسرش حفصه دختر عمر بود و همسر ديگر پيامبر بنام ماريه نزد آن حضرت بود حفصه از اين واقعه ناراحت شد و به رسول خدا اعتراض كرد و گفت: امروز متعلق به من بود و اينجا هم خانه من است. پيامبر خجالت كشيد و فرمود : آرام باش ماريه را بر خودم حرام كردم. مي خواهم مطلبي را بگويم كه نبايد آن را افشا كني و به كسي ديگر بگويي . وبدانكه اگر آن را افشا كني به لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم گرفتار خواهي شد . حفصه پذيرفت و قول داد كه سر پيامبر را افشا نكند. فرمود: پس از من ابو بكر و سپس پدرت عمر خلافت را بدست خواهند گرفت. حفصه پرسيد: چه كسي اين خبر را به تو داده است. فرمود: خدا اينگونه به من خبر داده است. حفصه همان لحظه به عائشه خبر داد و او به پدرش ابوبكر. ابوبكر نزد عمر آمد و گفت: عائشه سخني از زبان خفصه و او از پيغمبر نقل كرد كه من اعتماد به حرف او ندارم تو خودت از حفصه سوال كن.

عمر نزد دخترش حفصه آمد و جريان را مطرح كرد. ابتدا حفصه انكار كرد اما با اصرار عمر خبر را تاييدكرد.

پاسخ :

آنچه ملاحظه كرديد مطلبي بود كه در آغاز سوره تحريم آمده است و دست آويز بدخواهان مكتب اهل بيت شده است و ازآن به نفع مرام و مذهب خويش بهره برداري مي كنند .

در توضيح اين نقل لازم مي دانيم ابتدا توضيحي كوتاه پيرامون اين تفسير علي بن ابراهيم تقديم نمائيم سپس به بر رسي مطلب مورد استفاده بپردازيم:

الف - اهل تحقيق و خواننده منصف با بر رسي همه مطالب اين كتاب در مي يابد كه اين كتاب از آغاز تا انجام به خامه و قلم شخص علي بن ابراهيم نيست بلكه املاي او با نبشتاري شاگردش ابو الفضل عباس بن محمد بن قاسم بن حمزة بن موسي بن جعفر(ع) است . و لذا با توجه به كلمات موجود در برخي از صفحات از قبيل : رجع الي تفسير علي بن ابراهيم. و يا رجع الي رواية علي بن ابراهيم نشاندهنده اضافاتي از طرف شاگرد و نويسنده است.

علاوه بر اين نقل رواياتي از ابو الجارود از امام باقر (ع) دليلي ديگر بر تصرف شاگرد در محتوا و منقولات كتاب است.

ب - علما و انديشمندان شيعه اعم از محدث و رجالي . شخص علي بن ابراهيم را از بزرگان و دانشمندان مورد اعتماد دانسته و احاديث نقل شده توسط وي را پذيرفته و وثاقت او را در نقل حديث در حد بالا يي مي دانند.

بنا بر اين احاديثي كه در اين كتاب به املاي شخص علي بن ابراهيم از معصومين (ع) آمده است مورد پذيرش و قبول اكثر محدثان و ارباب رجال مي باشد . اگر چه برخي ازآنان بر بعضي از روايات آن نقد و ايرادهايي وارد مي دانند.

ج - جداي از احاديث نقل شده در اين كتاب مطالبي بدون استناد به معصوم ذكر شده است كه از آن جمله موارد شان نزول بعضي از سوره ها وآيات قرآن كريم است.

اينگونه مطالب و سخنان كه به صورت عادي ثبت شده است هيچگاه نمي توان آن را بعنوان مطالب صد در صد دقيق و پذيرفته شده مورد استناد قرار داد و با قواعد و اصول نقد و تحليل حديث آنرا ارزيابي نمود.

با توجه به نكات فوق الذكر در پاسخ استدلال به شان نزول سوره تحريم به نقل از تفسير قمي بايد گفت: آنچه كه از اين تفسير شريف نقل شده است كلام و سخن معصوم نيست بلكه نقلي است بدون استناد كه نويسنده تفسير كشاف نيز آن را نقل كرده است .

روي " أن رسول الله صلي الله عليه وسلم خلا بمارية في يوم عائشة ، وعلمت بذلك حفصة فقال لها : اكتمي علي وقد حرمت مارية علي نفسي ، وأبشرك أن أبا بكر وعمر يملكان بعد أمر أمتي.

الكشاف عن حقائق التنزيل وعيون الأقاويل - الزمخشري - ج ۴ - شرح ص ۱۲۴ - ۱۲۹

برخي از علماي اهل سنت به استناد مطلبي كه در تفسير قمي آمده، مي گويند: كه پيامبر گرامي (ص) به خلافت ابوبكر و عمر بشارت داه است.

در اين روايت چند اشكال اساسي وجود دارد:

۱ ـ مرسل است ؛ چون مرحوم قمي براي سخنش سندي ذكر نكرده تا بررسي شود كه آيا صحيح است يا ضعيف .

۲ ـ عدم انتساب آن به معصوم:

مضمون آن به معصوم نسبت داده نشده ، بلكه قمي به عنوان شأن نزول ذكر كرده است .

۳ . هيچ مژده اي داده نشده است :

در متن سخن هيچ گونه مژده و بشارتي به خلافت ابوبكر و عمر داده نشده (فقط در نقل كشاف به شكل بشارت است)؛ بلكه پيامبر اكرم (ص) به حفصه فرمود: «وأنا أفضي إليك سرّاً» يعني خبر ي سري و غيبي، نسبت به آينده به تو مي گويم.

اين خبر سرّي همانند صدها اخبار غيبي حضرت نسبت به آينده است همانند اخبار از دولت شوم بني اميه كه به دنبال خوابي كه حضرت ديده بود و مايه نگراني او شده بود اين آيه شريفه نازل شد:

(وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلاَّ طُغْيَاناً كَبِيراً) .

الإسراء: ۶۰.

ما آن رؤيايي را كه به تو نشان دايم فقط براي آزمايش مردم بود- و همچنين درخت نفرين شده را كه در قرآن ذكر كرده ايم و ما آن ها را بيم داده و انذار مي كنيم- اما جز طغيان عظيم- چيزي بر آن ها نمي افزايد.

امام قرطبي در تفسير خود آورده :

قال سهل: إنّما هذه الرّؤيا هي أنّ رسول الله (ص) كان يري بني أميّة ينزون علي منبره نزو القردة فاغتمّ لذلك وما استجمع ضاحكا من يومئذ حتّي مات (ص) ، فنزلت هذه الآية مخبرة أنّ ذلك من تملّكهم وصعودهم يجعلها الله فتنة للنّاس وامتحانا .

تفسير القرطبيّ- ج ۱۰ ص۲۸۳_۲۸۲

پيامبر گرامي (ص) در خواب ديده بود كه بني اميه همانند بوزينگان از منبر او بالا مي روند، به دنبال اين خواب حضرت غمناك شد و تا آخر عمر، لب به خنده نگشود، آنگاه اين آيه نازل شد واز سلطنت بني اميه و بالا رفتن آنان خبر داد و همين مايه فتنه و آزمايش مردم قرار گرفت.

همچنين خبر دادن حضرت كه حكومت اسلامي پس از سي سال خلافت ، به سلطنت ظالمانه تبديل خواهد شد .

ابن حجر در اين خصوص مي نويسد :

أخرجه أحمد وأصحاب السّنن وصحّحه ابن حبّان وغيره من حديث سفينة أنّ النّبيّ (ص) قال الخلافة بعدي ثلاثون سنة ثمّ تصير ملكا عضوضا .

فتح الباري ابن حجر ج ۸ ص۶۱ .

أحمد بن حنبل و صاحبان سنن و ابن حبان با سند صحيح نقل كرده كه پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: دوران خلافت پس از من، سي سال است و آن گاه به پادشاهي سخت و گزنده مبدل خواهد شد.

پس بر فرض صحت نقل، مضمون آن فقط نشانگر پيشگويي رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم از واقع شدن اتفاقي در آينده است نه يك بشارت.

۴. چرا علني بيان نكرد ؟

اگر خلافت ابوبكر و عمر حق بود، مي بايست پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم آن را به صورت علني بيان مي فرمود و نيازي نبود كه آن را به صورت خبري سرّي بيان كند .

۵. حفصه ، ملعون خدا ، ملائكه و تمام مردم :

مضمون نقل تمام عقائد اهل سنت را باطل مي كند ؛ زيرا در اين نقل رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم به حفصه فرمود:

فإن أنت أخبرت به فعليك لعنة الله والملائكة والناس أجمعين .

اگر اين خبر غيبي و سري را كه تو به مي گويم، فاش سازي ، به لعنت خدا وملائكه وتمامي مردم گرفتار خواهي شد .

آيا اهل سنت حاضر به پذيرفتن اين مطلب نسبت به ام المؤمنين حفصه هستند ؟

۶. ابوبكر به عايشه اعتماد ندارد :

وقتي كه اين خبر به گوش ابوبكر رسيد، نزد عمر آمدو گفت:

إنّ عائشة أخبرتني عن حفصة بشئ ولا أثق بقولها، فاسأل أنت حفصة.

عائشه چنين خبري از حفصه نقل كرده ولي من به گفتار او اطمينان ندارم تو از حفصه سؤال كن.

اين عبارت نشانگر عدم اعتماد ابوبكر به دختر خويش ومتهم ساختن وي به دروغگويي است وقتي خود ابوبكر دختر خودش را بهتر از ديگران مي شناسد ، و به او اعتماد ندارد ؛ پس چطور شما تمام روايات او را بدون چون و چرا قبول مي كنيد ؟

جالب اين كه فقط عمر قضيه را از حفصه مي پرسد ، او نيز در آغاز انكار مي كند ومي گويد:

ما قلت لها من ذلك شيئاً.

چيزي در اين زمينه به عائشه نگفته يعني او دروغ مي گويد.

و پس از اصرار عمر، حفصه مي گويد:

نعم قد قال رسول اللّه .

در اين عبارت حفصه نيز در ابتدا عائشه را به دروغگويي نسبت مي دهد ، و سپس به دروغ خود اعتراف مي كند ؟

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت