درباره ما |
کد سؤال: ۱۰۰۵۰ | امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امامت خاصه در روایات »حدیث غدیر | تعداد بازدید: ۱۰۳۹ |
۱ - يكي از ادله شيعه را بر معتبر بودن حديث غدير از كتب اهل سنت بيان كنيد ۲ - حديث غدير، چگونه بر امامت وخلافت حضرت علي (ع) دلالت مي كند؟ ۳ - آيا علماي اهل سنت بر دلالت حديث غدير بر خلافت علي (ع) اعتراف كرده اند؟ ۴ - آيا خود حضرت علي (ع) بر اثبات امامت خويش به حديث غدير استناد كرده اند؟ ۵ - علت جاودانگي حادثه غدير چيست؟ ۶ - چگونه ماجراي سپاه يمن، خود دليل ديگري بر دلالت حديث غدير بر ولايت حضرت علي مي شود؟ ۱- پاسخ شما از استدلال شيعه به حديث غدير بر امامت حضرت علي (ع) و قرائن مرتبط به آن از جمله: سخن حضرت از ولايت تامه خود با جمله (أَلَسْتُ أولي بالمؤمنين من أنفسهم؟) و اعتراف برخي از علماي بزرگ اهل سنت مانند ابن جوزي مبني بر صراحت حديث غدير بر امامت (وهذا نص صريح في إثبات إمامته) و استدلال حضرت علي به حديث غدير و ديگر ادله چيست؟ ۲ - آيا تبريك خليفه دوم به علي (ع) در غدير خم ، وجمله (اَصْبَحْتَ مَولايَ وَمَوليَ كُلِّ مُسْلِمٍ) و يا(اَصْبَحْتَ الْيَوْمَ وَلِيَّ كُلِّ مُؤْمِن) دلالت بر خلافت حضرت علي (ع) نمي كند؟ ۳ - آيا دلالت حديث غدير بر امامت حضرت علي (ع) قوي تر است يا نماز خواندن خليفه اول به جاي پيامبر اكرم (ص) ؟ ۴ - آيا كلمه مولي با توجه به موارد استعمال قرآني، دلالت بر ولايت حضرت علي (ع) نمي كند از جمله آيات ذيل: ثُمَّ رُدُّوا إِلَي اللهِ مَوْلاَهُمْ الْحَقِّ أَلاَ لَهُ الْحُكْمُ الانعام: ۶۲ وَاللهُ مَوْلاَكُمْ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ التحريم: ۲ مَأْوَاكُمْ النَّارُ هِيَ مَوْلاَكُمْ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ الحديد: ۱۵ ۵ - حضرت رسول (ص) در غدير خم با جمله «مَنْ كُنْتَ وَلِيَّهُ ، فَعَلِيٌّ وَلِيُّهُ». مسند أحمد ج۵ ص۳۵۰ . آيا با گفتن كلمه (ولي) اشاره به ولايت تامه حضرت علي (ع) نكرده است؟ چه فرقي است ميان اين جمله پيامبر اكرم (ص) با سخن خليفه دوم كه گفته «فَلَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم قَالَ أَبُو بَكْر أَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ. صحيح مسلم ج ۵ ص ۱۵۲، ح ۴۴۶۸، كتاب الجهاد باب حكم الفئ. ۶ - اگر قضيه مشابه با غدير خم براي خليفه اول افتاده بود، شما چه برداشتي از آن مي كرديد؟ با توجه به لزوم محبت مؤمن آيا درست است كه پيامبر اكرم (ص) سعي داشت ماجراي در سطح غدير را تنها براي اثبات دوستي حضرت علي (ع) را بيان كند؟ اگر نظر پيامبر گرامي (ص) اثبات دوستي حضرت علي بود چرا از كلمه (حب) استفاده نكرد و نفرمود: (من كان يُحِبُّني فَلْيُحِبَّ عَلِيّاً) هر كس مرا دوست دارد؛ علي را دوست داشته باشد. حديث غدير و امامت و خلافت حضرت علي (ع) ۱ - ترمذي از علماي بزرگ اهل سنت گفته است: پيامبر گرامي (ص) در غدير خم فرموده: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ» هر كس من مولاي او هستم علي مولاي اوست اين روايت حسن و صحيح است: «هذا حديث حسن صحيح». صحيح سنن الترمذي للألباني: ج۵ ص۶۳۳ الباني از علماي بزرگ وهابي نيز گفته: سند اين روايت صحيح وشرائط صحيح بخاري و مسلم را دارد: «وإسناده صحيح علي شرط الشيخين». سلسلة الأحاديث الصحيحة: ج۴ ص۳۳۱. ۲ - بنا به نقل ابن كثير آقاي ذهبي از علماي بزرگ اهل سنت گفته است: اين روايت صحيح است: «هذا حديث صحيح». البداية والنهاية ، ج ۵ ص ۲۲۸. ۳ - ضياء الدين مقبلي از علماي اهل سنت گفته است: اگر حديث غدير صحيح نباشد پس در دين اسلام، چيز صحيح نخواهيم داشت: إن لم يكن معلوما فما في الدين معلوم. الأبحاث المسدّدة ص۱۲۲. ۴ - بنا به نقل ابن كثير دمشقي آقاي ذهبي گفته است: «الحديث متواتر، أتيّقن أنّ رسول اللّه قاله». حديث غدير متواتر است و من يقين دارم كه پيامبر اكرم (ص) اين حديث را فرموده است. البداية والنهاية ، ج ۵ ص ۲۳۳. ابن تيميه گفته است : هر كس منكر حديثي شود با تواتر و يا اجماع ثابت شده، كافر است: وأما من أنكر ما ثبت بالتواتر والإجماع فهو كافر. مجموع الفتاوي ج ۱ ص ۱۰۹، نشر : مكتبة ابن تيمية طبق نقل احمد بن حنبل، پس از مناشده و سوگند دادن علي (ع) ، تعدادي از صحابه كه در غدير حضور داشتند شهادت دادند پيامبر گرامي (ص) قبل از بيان جايگاه ولايت وخلافت علي (ع) از مردم پرسيد:أَلَيْسَ الله أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ؟ آيا خداوند ولايت تامه به تمامي مؤمنان ندارد؟ پاسخ دادند: بلي ! آنگاه فرمود: اَلّلهُمَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ اَلّلهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ؛ خدايا تو شاهد باش! هر كس مولاي او هستم؛ علي مولاي اوست. خدايا دوست بدار هر كس علي را دوست بدارد و دشمن باش با كسي كه با علي دشمني كند. مسند أحمد بن حنبل ج ۱ ص ۱۱۸. الباني از علماي بزرگ وهابي گفته: اين روايت صحيح است: حديث صحيح. السلسلة الصحيحة ، ج ۴ ، ص ۲۴۹ پيامبر اكرم (ص) با اين سخن خود اعلام فرموده: ولايت علي (ع) همانند ولايت من، برگرفته از ولايت خداوند است. ابن كثير دمشقي سلفي مي گويد: پيامبر گرامي (ص) در غدير خم خطاب به حاضرين فرمود:اَلَسْتُمْ تَعْلَمُون اَنّي أولَي بِكُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ ؟ آيا نمي دانيد كه ولايت من به مؤمنين از خود آنان بيشتر است؟ همگي پاسخ دادند: بلي ! آنگاه فرمود: هر كس من مولاي او هستم علي هم مولاي او است. ابن كثير گفته: كه اين روايت معتبر وخوب است و راويان او مورد اعتماد هستند: «إسناد جيد رجاله ثقات». البداية والنهاية ج ۵ ص ۲۳۱ اين سخن پيامبر گرامي (ص) اشاره به آيه ۶ سوره احزاب است كه خداوند فرموده {النَّبِيُّ أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ} يعني : ولايت پيامبر بر مؤمنين از خود آنان بر خودشان قوي تر است. زمخشري و آلوسي دو تن از علماي بزرگ اهل سنت در تفسير آيه گفته اند: ولايت پيامبر (ص) در تمامي امور ديني و دنيوي بر مؤمنان ثابت است: «النَّبِيُّ أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ فِي كُلِّ شَيْءٍ مِنْ اُمُورِ الدِّينِ وَالدُّنْيَا» . تفسير كشاف ج ۳ ص ۲۵۱، تفسير آلوسي ، ج ۲۱ ص ۱۵۱. سخن پيامبر اكرم (ص) در حديث غدير اشاره به اين آيه است يعني: ولايت تامه اي كه خداوند براي من نسبت بهس تمام مؤمنان قرار داده؛ با تمام خصوصياتش براي علي (ع) ثابت است و اين دليل بر ولايت و امامت علي (ع) است همان گونه كه سبط ابن جوزي از علماي اهل سنت گفته: «وهذا نص صريح في إثبات إمامته وقبول طاعته». و اين نص صريح در اثبات امامت و قبول طاعت علي (ع) است. تذكرة الخواص، ص ۳۸. بَزّار از علماي بزرگ اهل سنت از سعد بن ابي وقاص نقل مي كند: پيامبر اكرم (ص) دست علي(ع) گرفت و خطاب به مردم فرمود: آيا ولايت من به مؤمنين از خود آنان بيشتر نيست؟ و هركس من ولي امر او هستم، علي ولي امر او هست: «أَلَسْتُ أولي بالمؤمنين من أنفسهم؟ من كُنْتُ وَلِيَّهُ فَاِنَّ عَلِيّاً وَلِيُّهُ». مسند البزار ، ج ۴ ص۴۱. هيثمي گفته است: راويان اين حديث ثقه و مورد اعتماد هستند: «ورجاله ثقات». مجمع الزوائد ، ج ۹ ص۱۰۷. طبراني از زيد بن ارقم نقل كرده كه پيامبر اكرم (ص) در غدير خم فرمود: هر كس كه من ولايت تامه بر او دارم علي (ع) ولي او است: «مَنْ كُنْتُ اَوْلَي بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَعَلِيٌّ وَلِيُّهُ». المعجم الكبير، ج۵ ص۱۶۶.
به نقل ابن حجر پيامبر اكرم (ص) در غدير خم دست علي را گرفت وفرمود: «اَ لَسْتُمْ تَشْهَدُونَ أَنَّ اللَه ـ عز وجل ـ وَرَسُولَهُ اَوْلَي بِكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ» آيا گواهي نمي دهيد كه ولايت خداوند و پيامبرش بر شما از خود شما اولويت دارد؟ همه پاسخ: بلي! آنگاه فرمود: هر كس كه خدا و رسولش بر او ولايت دارد؛ علي هم بر او ولايت دارد: «فَمَنْ كَانَ اللهُ وَرَسُولُهُ مَوْلاهُ فَاِنَّ هَذا مَوْلاهُ». و سپس فرمود: من ميان شما دو چيز باقي گذاشتم كه اگر به آن دو تمسك كرديد، هرگز گمراه نخواهيد شد: اولي: كتاب خداوند كه يك جانب او به دست خدا و يك جانب ديگرش به دست شما است. ودومي: اهل بيت من است. در پايان ابن حجر گفته: سند اين روايت صحيح است: «هذا إسناد صحيح» المطالب العالية، ج۱۶ ص۱۴۲.
خطيب بغدادي با سند معتبر از ابو هريره نقل كرده كه پيامبر اكرم (ص) در غدير خم دست علي را گرفت و فرمود: آيا من ولي امر مؤمنان نيستم؟ پاسخ دادند: بلي! فرمود: هر كس من مولاي او (ولي امر او) هستم ، علي مولا و ولي امر او است آنگاه عمر بن خطاب گفت: «بَخٍّ بَخٍّ لَكَ يَا بنَ أبي طالِب، أصْبَحْتَ مَولايَ وَمَوليَ كُلِّ مُسْلِمٍ» مبارك باد بر تو اي فرزند ابو طالب كه امروز مولاي من و مولاي تمام مسلمانان قرار گرفتي! در اين هنگام آيه شريفه {الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ} نازل گرديد يعني امروز دين شما را كامل و نعمت ها را بر شما تمام كردم و از اسلام راضي گرديدم. تاريخ بغداد، ج۸ ص۲۸۴. در نقل احمد بن حنبل آمده كه عمر بن خطاب با علي (ع) ديدار كرد و گفت: مبارك باد بر تو اي فرزند ابو طالب كه امروز مولاي تمام مردان وزنان مؤمن شدي!: «هَنِيأً يَا بْنَ أبي طَالِبٍ أَصْبَحْتَ وَأَمْسَيْتَ مَولَي كُلِّ مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ» مسند أحمد بن حنبل، ج ۴، ص ۲۸۱. در نقل ابن اثير جزري آمده كه عمر بن خطاب گفت: اي فرزند ابو طالب امروز تو ولي امر تمام مؤمنان قرار گرفتي: «اَصْبَحْتَ الْيَوْمَ وَلِيَّ كُلِّ مُؤْمِن». اسد الغابة ج ۴ ص ۱۱۸. احمد بن حنبل نقل كره كه علي (ع) صحابه را در رَحَبَه جمع نمود و آنان را سوگند داد هر آن چه كه در غدير خم از پيامبر اكرم (ص) شنيده اند، بر خيزند و گواهي دهند. تعداد زيادي از صحابه بر خاسته و شهادت دادند كه رسول اكرم (ص) در غدير خم دست علي را گرفت و فرمود «أَتَعْلَمُونَ أَنِّي أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» آيا مي دانيد كه ولايت من بر مؤمنين از خود آنان بيشتر است؟ پاسخ دادند: بلي! آنگاه فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَهَذَا مَوْلاَهُ» هر كس من مولاي او هستم ، علي مولاي او است. مسند احمد ، ج ۴ ، ص ۳۷۰ . هيثمي گفته است: راويات حديث مورد اعتماد و ثقه هستند: «ورجاله رجال الصحيح». مجمع الزوائد ج ۹ ، ص ۱۰۴ الباني وهابي نيز گفته است : سند اين روايت صحيح است و شرط صحيح بخاري را دارد:«وإسناده صحيح علي شرط البخاري». سلسلة الأحاديث الصحيحة، ج۴ ص۳۳۱. بنا به نقل حاكم نيشابوري علي (ع) در جنگ جمل، طلحه را فرا خواند و به او فرمود: تو را به خدا سوگند در غدير خم از پيامبر اكرم (ص) شنيدي كه فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ» هر كس من مولاي او هستم، علي مولاي او است؟ طلحه پاسخ داد بلي شنيدم! علي (ع) فرمود: فَلِمَ تُقَاتِلُنِي؟پس چرا به جنك با من آمده اي؟ پاسخ داد: فراموش كرده بودم؛ آنگاه طلحه از جنگ منصرف و رفت. مستدرك ج ۳ ص ۴۱۹ گفتني است كه به هنگام بيرون رفتن از ميدان جنگ با تيري كه مروان از سپاه عائشه، به سوي او پرتاب كرد؛ كشته شد. تاريخ اسلام ذهبي، ج ۳، ص ۴۸۶. ۱ - ابو حامد غزالي متوفاي ۵۰۵، بعد از نقل تبريك خليفه دوم به علي (ع) مي گويد: اين سخن عمر در حقيقت تسليم در برابر خلافت علي و رضايت و قبول آن بود. امّا پس از آن، هوي و هوس بر وي غلبه كرد و به خاطرحبّ رياست و رسيدن به خلافت، عهد و پيمان خود را پشت سر افكنده و آن را به قيمتي اندك فروختند: «فهذا تسليم ورضي وتحكيم، ثم بعد هذا غلب الهوي لحب الرياسة ...فنبذوه وراء ظهورهم، واشتروا به ثمنا قليلا». سرّ العالمين ، ص ۲۱. يافعي گفته: فضائل امام غزالي فراتر از شمارش است و اهل كرامات بزرگ بوده؛ وفضائل الإمام أبي حامد الغزالي أكثر من أن تحصر... اشتهرت كرامته العظيمة. مرآة الجنان ج ۳ ص ۱۹۰. سيوطي گفته: اگر بنا بود بعد از پيامبر اكرم (ص) پيامبري بيايد، قطعا ابو حامد غزالي مي شد؛لو كان بعد النبي صلي الله عليه وآله وسلم نبي لكان الغزالي التَنْبِئَةُ بِمَنْ يَبْعَثُهُ الله عَلَي رَاْسِ كُلِّ مِاَئة، ص ۱۲. ۲ - سبط ابن جوزي متوفاي ۶۵۴، مي گويد: كه اين حديث غدير نص صريح در إثبات إمامت علي و قبول اطاعت او است. «وهذا نص صريح في إثبات إمامته وقبول طاعته». تذكرة الخواص ص ۶۰ ، نشر ذوي القربي - ۱۴۲۷. ذهبي در حق سبط ابن جوزي گفته: او إمام و فقيه و واعظ بي نظير و مورد قبول همه بود: وكان إماماً فقيهاً واعظاً وحيداً ... صاحب قبولٍ تامّ . تاريخ الإسلام ج ۴۸ ص ۱۸۴. نزول دو آيه مستقل در رابطه با غدير باعث ماندگاري و جاودانگي حادثه غدير گرديده است: ۱ - آيه ۶۷ سوره مائده: {يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا اُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ} اي پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است، به طور كامل (به مردم) ابلاغ كن؛ و اگر چنين نكني، رسالت او را انجام نداده اي. خداوند تو را از (خطرات احتمالي) مردم، حفظ مي كند. ابن أبي حاتِم در تفسير خود از ابو سعيد خدري نقل كردهكه اين آيه در باره علي بن ابي طالب نازل شده است. تفسير ابن أبي حاتم، ج ۴ ص۱۱۷۲. آلوسي در تفسير خود مي نويسد: ابن مردويه از ابن مسعود نقل مي كند كه ما در زمان رسول الله صلي الله عليه واله وسلم اين آيه را اينگونه مي خوانديم: (بَلِّغْ مَا اُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ إنَّ عَلِيّاً وَليُّ الْمُؤْمِنِين) آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است كه «علي ولي مومنين است» را بهمردم ابلاغ كن، و اگر چنين نكني، رسالت او را انجام نداده اي. روح المعاني ج۶ ص۱۹۳ و سيوطي و شوكاني اين روايت را با عبارت «إنَّ عَلِيّاً مَولَي الْمُؤْمِنِين» نقل كرده است. در المنثور ج۲ص۲۹۸ و فتح القدير ج ۲ ص۶۰ . ۲ - آيه ۳ سوره مائده: {أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمْ الاِْسْلاَمَ دِيناً}؛امروز، دين شما را برايتان كامل كردم; و نعمت خود را بر شما تمام نمودم; و اسلام را بعنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم . خطيب بغدادي از ابوهريره نقل كرده است : روز غدير خم ، زماني كه پيامبر دست علي بن ابي طالب را گرفت ، سپس فرمود : اَلَسْتُ وَليَّ الْمُؤْمِنين؟ آيا من ولي مومنين نيستم؟ گفتند : بله اي رسول خدا! فرمود : «مَنْ كُنْتَ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ» هركس كه من مولاي او هستم پس علي مولاي اوست . بعد عمر بن خطاب به علي (ع) : تبريك گفت سپس اين آيه نازل شد. تاريخ بغداد ج ۸ ص ۲۸۴. برخي از افراد بي اطلاع و يا معاند مي گويند: حضرت علي پس از ورود به يمن غنايم جنگي را تقسيم نمود و يك زن زيبا را براي خود به غنيمت برد؛ اين كار ايشان و بعضي علل ديگر موجب شكايت سپاهيان اعزامي به يمن گرديد به همين علت حضرت رسول اكرم (ص) در محل غدير خم طي بياناتي دوستي حضرت علي را سفارش نموده و لشكريان معترض را از دشمني و مخالفت با حضرت علي بر حذر داشته است . رجوع شود به سايت سني نيوز ۲۸/۹/۱۳۸۷ بنا به گفته زيني دحلان مفتي مكه مكرمه ، اين سفر علي (ع) سال هشتم هجرت صورت گرفته:«وأما بعثه إلي همدان فكان سنة ثمان بعد فتح مكة» . السيرة النبوية ، ج۲ ص۳۷۱ . بنا به نقل طبراني شكايت سپاه يمن در مدينه صورت گرفته است: بُريده كه حامل شكايت سپاه يمن بود مي گويد: وارد مدينه شدم به مسجد پيامبر (ص) رفتم و حضرت در منزل خود بودند: فقدمت المدينة، ودخلت المسجد ورسول الله (ص) في منـزله». المعجم الأوسط ، ج ۶ ص ۱۶۲. تعدادي از صحابه دم در پيامبر اكرم (ص) بودند و به من گفتند: اي بريده از يمن چه خبر؟ گفتم پيروزي نصيب مسلمانان شده و علي كنيزي را از غنائم جنگي براي خود برداشت و آمده ام به پيامبر شكايت كنم. صحابه گفتند: به پيامبر خبر بده (شكات كن) كه اين كار علي را از چشم حضرت ساقط مي كند. «قَالُوا فَأَخْبِرْهُ فَإِنَّهُ يَسْقُطُهُ مِنْ عَيْنِ رَسُولِ اللَّهِ يَسْمَعُ ». المعجم الأوسط ، ج ۶ ص ۱۶۲. در اين هنگام بود كه پيامبر اكرم (ص) از منزل بيرون آمد «يُعْرَفُ الْغَضَبُ فِي وَجْهِهِ» آثار غضب و خشم در چهره آن حضرت نمايان بود و فرمود: چه شده كه عده اي از علي (ع) بدگويي مي كنند ؛ هر كس از علي بدگويي كند از من بدگويي كرده و هر كس از علي جدا شود از من جدا شده است؛ علي از من و من از علي هستم: «مَنْ تَنَقَّصَ عَلِيّاً فَقَدْ تَنَقَّصَنِي وَ مَنْ فَارَقَ عَلِيّاً فَقَدْ فَارَقَنِي إِنَّ عَلِيّاً مِنِّي وَ أَنَا مِنْه ».المعجم الأوسط ، ج ۶ ص ۱۶۲. حضرت رو كرد به بريده و فرمود : سهم علي از غنائم خيلي بيشتر از يك كنيز است علي ولي امر شما بعد از من است: «وَأنَّهُ وَلِّيُكُمْ مِنْ بَعْدِي!». المعجم الأوسط ، ج ۶ ص ۱۶۲. بنا به نقل احمد بن حنبل فرمود: هر كس من ولي امر او هستم، علي هم ولي امر او است: «مَنْ كُنْتَ وَلِيَّهُ ، فَعَلِيٌّ وَلِيُّهُ». مسند أحمد بن حنبل ، ج۵ ص۳۵۰ . بخاري مولي به معناي اول است بخاري در صحيح خود در تفسير آيه ۱۵ سوره حديد: مي نويسد: مولي به معناي اولويت و ولايت است: {مَأْوَاكُمْ النارُ هِيَ مَوْلاَكُمْ}: «(مَوْلاَكُمْ) أَوْلَي بِكُمْ». صحيح البخاري، ج۶ ص۵۷ ح ۴۸۸۱ كتاب التفسير، ب ۵۷، سورة الْحَدِيدُ زمخشري و آلوسي در تفسير آيه ۲ از سوره تحريم {وَاللهُ مَوْلَاكُمْ} مي نويسند: يعني خداوند سيد شما و ولي امر شما هست: «{وَاللهُ مَوْلَاكُمْ} سيدكم ومتولي أموركم». الكشاف، ج۴ ص۳۶۳، ج۴ ص۵۶۹ ؛ روح المعاني، ج۲۸ ص۱۴۹.
|